ترلانترلان، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

ترلان ملك جاني

لباس جادوگری

یه لباس جادوگری دارم که از تو لپ لپ درآوردم ... اولش ازش می ترسیدم ولی بعدش خیلی دوسش داشتم . مثل الان که به زور دادم مامانم تنم کرد ... راستی من و مامانم و ماماني رفتيم تجريش ... بعدش مهناز و كيانا هم به ما ملحق شدن ... خلاصه اين دوتا دختر خوب از خجالت ما درآمدن و ترلان خانوم هم كلي نحسي كرد ... ...
17 اسفند 1390

تولد تولد تولدت مبارک

 ترلان جونم تولد ٢ سالگیت مبارک   امسال دو تا کیک فو (فوت)کدم . یکی شب تولدم ... مامانم یه کیک خووشگل از شیرینی ونک خرید با شمع و فشفشه و کادو (یه خونه کوچولو با اسباب بازیهای توش )بعد به مامان ناهیدم گفت که ما شب میریم پیششون... آخه میگه تولد دورهمی کیف میده...بعد حاضر شدیم و لباس گشنگامونو پووشیدیم و رفتیم ... اونجام کیکو آوردن و من کلی ذوق می کردم هی گفتم ‌:‌تولد ترلانه ،‌کیک ترلانه ... شمع فو کنم.  از همه جالبتر عکس العمل من به فشفشه بود .. تا مامانم روشنش کرد یه قدم پریدم عقب با یه جیغ بعد دهنم ٥ دقیقه تا آخر باز مونده بود...بعد هم کادوها که مامان ناهیدو بابا اکبرم ٢٠٠ تومان دادند. عم...
2 اسفند 1390

تولد تولد تولدت مبارک

ترلان جونم تولد ٢ سالگیت مبارک امسال دو تا کیک فو (فوت)کدم . یکی شب تولدم ... مامانم یه کیک خووشگل از شیرینی ونک خرید با شمع و فشفشه و کادو (یه خونه کوچولو با اسباب بازیهای توش )بعد به مامان ناهیدم گفت که ما شب میریم پیششون... آخه میگه تولد دورهمی کیف میده...بعد حاضر شدیم و لباس گشنگامونو پووشیدیم و رفتیم ... اونجام کیکو آوردن و من کلی ذوق می کردم هی گفتم ‌:‌تولد ترلانه ،‌کیک ترلانه ... شمع فو کنم. از همه جالبتر عکس العمل من به فشفشه بود .. تا مامانم روشنش کرد یه قدم پریدم عقب با یه جیغ بعد دهنم ٥ دقیقه تا آخر باز مونده بود...بعد هم کادوها که مامان ناهیدو بابا اکبرم ٢٠٠ تومان دادند. عمه ها هم گفتند م...
2 اسفند 1390

تولد تولد تولدت مبارک

ترلان جونم تولد ٢ سالگیت مبارک امسال دو تا کیک فو (فوت)کدم . یکی شب تولدم ... مامانم یه کیک خووشگل از شیرینی ونک خرید با شمع و فشفشه و کادو (یه خونه کوچولو با اسباب بازیهای توش )بعد به مامان ناهیدم گفت که ما شب میریم پیششون... آخه میگه تولد دورهمی کیف میده...بعد حاضر شدیم و لباس گشنگامونو پووشیدیم و رفتیم ... اونجام کیکو آوردن و من کلی ذوق می کردم هی گفتم ‌:‌تولد ترلانه ،‌کیک ترلانه ... شمع فو کنم. از همه جالبتر عکس العمل من به فشفشه بود .. تا مامانم روشنش کرد یه قدم پریدم عقب با یه جیغ بعد دهنم ٥ دقیقه تا آخر باز مونده بود...بعد هم کادوها که مامان ناهیدو بابا اکبرم ٢٠٠ تومان دادند. عمه ها هم گفتند م...
2 اسفند 1390